
مــــادرم!
روزهاست که انتظار این لحظه را می کشم تا ناب ترین و زیباترین کلمات را نثار وجود پاک و مبارکت کنم،
خدا
پرست شدم!
*************
مادرم هیچگاه نگاهت را از من بر ندار...
موضوعات مرتبط: عکس و مطالب جالب ، ،
برچسبها:
در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم
عاشق نمی شوی که ببینی چه می کشم
با عقل آب عشق به یک جو نمی رود
بیچاره من که ساخته از آب و آتشم
دیشب سرم به بالش ناز وصال و باز
صبحست و سیل اشک به خون شسته بالشم
پروانه را شکایتی از جور شمع نیست
عمریست در هوای تو میسوزم و خوشم
خلقم به روی زرد بخندند و باک نیست
شاهد شو ای شرار محبت که بی غشم
باور مکن که طعنه طوفان روزگار
جز در هوای زلف تو دارد مشوشم...
موضوعات مرتبط: عکس و مطالب جالب ، ،
برچسبها:
خدای عزیزم! چگونه شكر نعمات و محبت هایت را به جای آورم و چگونه بزرگی و کرمت را به قلم بیاورم در حالی که خود میدانی من کوچکتر از آنم كه بتوانم شكر مهربانی و بخشندگیت را به جای آورم و لیاقتش را داشته باشم.
خدای عزیزم خود می دانی لیاقت و ظرفیت لطف و محبتت را بیشتر از این نداریم و گرنه تو دریای مهر و رحمت هستی و در بخشش و مهربانی، تو را كاستی نیست و قطره ای که از محبتت بر ما روا داشتی تنها جزئی از اقیانوس بیكران محبت توست.
خدایا! مرا ببخش، از آن كه چقدر دور هستم ز تو و هر بار که در مرداب های دنیایم غرق می شوم و سر بر دیوار بی کسیم می گذارم دوباره می شنوم که مرا می خوانی: غمگین نباش، دستت را به من بده و بلند شو، مواظبت هستم که زمین نخوری فقط دستت را از دستم رها نکن. ولی افسوس که دوباره مهر و کرمت را چه زود به باد فراموشی می سپارم.
پروردگارا! وجودت را سپاس که مرحم زخم های این دل شکسته ام هستی و خریدار اشک ها و بغض های لحظه های تنهاییم; همان لحظه هایی که در اوج بی کسیم تنها کسم هستی.
و اما خدای عزیز و مهربانم یقین را در لانه قلب ما آشیانه ده تا كه بر نیكیها و زیباییها دست یابیم.
و
معرفتی در قلب ما قرار ده که قبل از سرزنش، هدایت کنیم و درس چگونه زیستن را بیاموزییم.
موضوعات مرتبط: عکس و مطالب جالب ، ،
برچسبها:
تو همان راه نرفته ای هستی که هر شب و هر روز برای رسیدن به تو کوله بارم را جمع می کنم....
موضوعات مرتبط: عکس و مطالب جالب ، ،
برچسبها:
گاهی وقت ها ،یه جوری ، یه چیزی ،یه جایی ،یه کسی ...
باعث می شه حال آدم خیلی خوب بشه ،خیلی خیلی خوب...
اونقدر که غصه های آدم خیلی کمرنگ بشه و هر ثانیه ش یه عطر و بوی دیگه ایی داشته باشه...
موضوعات مرتبط: اس ام اس ، عکس و مطالب جالب ، ،
برچسبها:
دنیا؟

موضوعات مرتبط: عکس و مطالب جالب ، ،
برچسبها:
يكي به دادم برسه عشقم منو تنهام گذاشت يكي بپرسه كه چرا طاقت حرفامو نداشت
اين بار چرا اثر نكرد اشكاي چشماي ترم چرا نذاشت بهش بگم حرفايي كه مونده تو دلم
يعني ميشه يه بار ديگه سربذارم رو شونه هاش بگه فراموش مي كنه هرکاري كه كردم باهاش
خدا چرا گريم گرفت خودم ازش خواستم بره طاقت نداشتم ببينم اين همه غصه مي خوره
غريبگي مي كرد باهام غريبه بودم تو چشاش درسته بد بودم ولي چه زود تموم شدم براش
انگار داره ميره خدا يعني دارم خواب ميبينم باور نمي كردم بره اگه نباشه مي ميرم
دارم نفس كم ميارم نبضم ديگه نمي زنه دارم ميميرم اي خدا تازه هنوز پيش منه
اين بار تمومش مي كنم له ميكنم غرورمو ميشم همونيكه مي خواست خدابهش بگو نرو
حس ميكنم آخرشه قصه داره تموم ميشه به پاي رفتنش داره اشك چشام حروم ميشه
پشت سرت نگاه نكن خون گريه هام شروع شده باور نميكردم بري تازه ميفهمم چي شده
برنمي گردي ميدونم هرچي كشيدي بسسته همين برا من بسه كه حلقه ام هنوز تو دستته
چرا تموم نميشه اي خدا ديگه دارم تموم ميشم تازه ميفهمم واسه چي ميگفت ديگه نميكشم
موقع رفتنت گلم اينبار ديكه نگام نكن وقتي ميوفتم روي پات اينبارو صدام نكن
نميدونم كه چي بگم وقتي همه ميگن كجاست بهونه هام تموم شدن ميگم كه راهمون جداست
--------------------------------------------------------------------------------------
ما که رفتیم ولی یادت باشه دیوونه بودیم
واسه تو یه عمر اسیر تو کنج میخونه بودیم
ماکه رفتیم ولی خوب موندی سر قول و قرار
خوب رها کردی دسامو توی اول بهار
ماکه رفتیم ولی مزد دستای ما این نبود
دل ما لایق اینکه بندازیش زمین نبود
ما که رفتیم ولی چشم تو عجب نگاهی داشت
جمله های پر عشق تو چه وعده هایی داشت
ماکه رفتیم ولیکن قدرتو دونسته بودیم
بیشترم خواسته بودیم ولی نتونسته بودیم
ماکه رفتیم توبرو دنبال طالع خودت
ببينم سال دیگه کی میاد تولدت ؟
ماکه رفتیم دل ندیم دیگه به عشق کاغذي
لاقل ميومدي پيشم واسه خدافظي!
موضوعات مرتبط: عکس و مطالب جالب ، ،
برچسبها:
تو اين لحظه هاي پر از واهمه
چه جوري تو دنبال آرامشي
چه جوري ميخواي پيش اون سر کني
اگه فرصتي شه که تنها بشي
تو آغوش اون فرصتي نيست برات
نسوزون خودت رو با اشک چشات
تا مهلت داري راتو کج کن ازش
بزار غصه هات هي بيوفتن بپاش
برگرد از راهي که رفتي
شايد بگذره به سختي
داره غرورت زير پاش له ميشه برگرد
تا که هنوز فرصتو از دست ندادي برگرد
چشمات دونبال اونه
حرفات ميده نشونه
عاشقشي اما ميدونم نميمونه
ميزاره تو رو ميگذره ازت اون با يه بهونه
-----------------------------------------------------------------------------------------
از نگاه تلخ مردم از بد زمونه خستم
من تمومِ لحظه هامو دل به روياي تو بستم
سرنوشت مسيرمونو رو به اين بي راهه کج کرد
اين همه نگاهه مشکوک زندگيمونو فلج کرد
اگه ذهنهامون اسيره حرفهاي کهنه نميشد
حسي که ميون ما هست عشق ممنوع نميشد
من که باورم نميشد يه روزي عشقِ تو باشم
که به شوق با تو بودن از همه دنيا جدا شم
ذره ذره اومدي تا همه دنيامو گرفتي
ديگه من ديوونه بودم تا تو دستامو گرفتي
------------------------------------------------------------------------------------------
تو که هيچي نميدوني از منو از سرنوشتم
ميدونم اصلا نخوندي نامه هايي که نوشتم
با چه شوقي عاشقونه چشم به راهه تو نشستم
با تو هيچي کم نداشتم بي تو بدجوري شکستم
يا نرو يا اگه رفتي خاطراتتو نميخوام
به خدا اين دفعه رفتي ديگه دنبالت نميام
خسته ام از همه حرفات به تو هم خوبي نيومد
برو و منو رها کن ديگه صبر من سر اومد
ديگه بستمه نميخوام که سراغمو بگيري
برو که حقته اين بار ديگه از دوريم بميري
ميدونم هرجا که باشم واسه تو فرقي نداره
چي به روز من آوردي که داره اشکام ميباره
کاش ميشد بازم ميموندي عشقو ياد من ميدادي
من از اول ميدونستم که تو از سرم زيادي
کاش از اولش ميگفتي که يه روز ميخواي نباشي
نه وقتي دل به تو بستم بري و ازم جدا شي
توي خاطرم ميمونه که تو رفتي بي بهونه
به خدا ناله ي شبها خون بهاي عشقمونه
سرتو بالا بگيرو بگو عاشقم نبودي
من برات بازيچه بودم تو بگو برام چي بودي
ديگه بستمه نميخوام که سراغمو بگيري
برو که حقته اين بار ديگه از دوريم بميري
ميدونم هرجا که باشم واسه تو فرقي نداره
چي به روز من آوردي که داره اشکام ميباره
موضوعات مرتبط: عکس و مطالب جالب ، ،
برچسبها:
همه گفتند فراموشش کن
و نمی دانستند
که به جز یــــــــــادت تو هر لحظه مرا
یاری نیست
هر که می دید غمم را می گفت
که دوایت گذر ایام است
لحظه و ساعت و روز
در پی هم رفتند
و فراموش شدند
عشقت اما در من
همچنان پا بر جاست
هر که می گفت
دوایت گذر ایــ ـام است
کاش می دید که بعد از عمری
باز هم یاد تو در من باقیست
باز هم یاد تو در من گرم است
باز هم یاد تو در من خوب است
باز هم یاد تو رویای من است
باز هم یاد تو امید فردای من است
❤----------------❤
❤عشق تلخ❤
❤----------------❤
گاه گاهــــــــــی که دلم می گیرد
پیش خود می گویم
آن که جانم را سوخت
یاد می آرد از این بنده هنوز...؟
گر چه از فرطـ غرور
اشک از دیده نریخت
بعد تو لیک پس از آن همه ســـــــــــــــــال
کس ندیده به لبـ ـم خنده هنوز
گفته بودند که از دل بـــرود یار چو از دیده برفت
سالهاست که از دیده ی من رفتی و
لیک دلم از مهر تو آکنده هنوز
دفتر عمر مرا دست ایام ورق ها زده است...
زیر بار غم عشق
قامتم خم شد و پشتم بشکست
در خیالم اما
همچنان روز نخست
تویی آن قامت بالنده هنوز...
موضوعات مرتبط: عکس و مطالب جالب ، ،
برچسبها:
شاید دیگر زندگی برایت معنایی ندارد و مثل گذشته ها زندگیت شیرین نیست.
مثل آن روزهایی که ساعت ها به تماشای ابرها می نشستی و به دنبال شکل های متفاوت بودی، یا به جستجوی سیاره ها و سفینه ها در شب به آسمان خیره می شدی و یا ساعت ها نظاره گر پرنده ها و حیوانات بودی بی آنکه خستگی بر تو غلبه کند.
شاید در آن دوران کمتر بی حوصله می شدیم و لذت بیشتری از زندگی می بردیم.
هرچه بزرگتر می شویم نسبت به اطرافمان بی توجه تر می شویم و کمتر چیزی پیدا می شود تا توجه مان را به خود جلب کند.
ولی برای بازیافتن شور زندگی، لازم نیست کودک باشیم و به دوران کودکی بازگردیم، به آنچه نیاز داریم زنده نگه داشتن آن در وجودمان است; همان احساسی که ساعت ها لبخند را بر لبانمان جاری می ساخت و به زندگیمان هیجان می بخشید.
این احساس، در وجود همه ما هست، اما شاید لایه ای از حزن آن را فرا گرفته است!
موضوعات مرتبط: عکس و مطالب جالب ، ،
برچسبها:
خدايش قسمتم اين بود،كه آواره ترين باشم
ميون اين همه تنها، چرا تنها ترين باشم
شايد نفرينت اين روزها،اثر كرده كه بيمارم
جوابم كردن انگاري چه روزاي بدي دارم
خدا كاري بكن اين بار، كاش يه كم باورم ميكرد
آخه تو حرف آخر هم بهم زخم زبون ميزد
اون هم خونه ي من بوده،دليل رفتنش چي بود؟
چرا تو لحظه ي آخر نگفت كه عاشق كي بود؟؟؟
بهش گفتم گل خشكم بدون تو،تو اين خونه
تموم سال براي من مثل پاييز مي مونه
ولي اون بي وفا رفت و وداع آخرش اين بود:
قرار ما تو تنهايي... فردا روز جدايي بود !
حالا يه بي نشونِ خسته، يه كارتون خوابه آوارم
تنها يادگارم از عشقت گل زرديه كه دارم
خداحافظ گل نازم،مواظبت خدا باشه
اگر كنسل شد اون عشقت ، دل تنگم هنوز جاشه
مسافر دلتنگي هام، قسمت نبود با من باشه
يه نقطه چين . . .دوست دارم خدا نگهدارت باشه.
موضوعات مرتبط: عکس و مطالب جالب ، ،
برچسبها:
تو اونجا بی خیالو من هنوزم زیر بارونم
چرا این سرنوشتم شد هنوزم من نمیدونم!
تو رفتی و بازم موندم با یه کارتون واسه خوابم
داره بارون میاد انگار،آره بازم پرید خوابم
نگاه کن عاقبت چی شد به چشمای تو دل بستن
غمو دلتنگیو بارون تمومه جونمو شستن
دیگه از حسرت دوریت تن من سرد و بی جونه
نمی خاستم بگم اما دلم از دست تو خونه
بی انصاف تو خبر داری که من حالم پریشونه
هنوزم این چشای من به یادت خیس وگریونه
دیگه پس کوچه های شهر شدن تنها پناهگاهم
هنوزم آرزوم اینه بریم جايی یه بار باهم!
موضوعات مرتبط: عکس و مطالب جالب ، ،
برچسبها:
سری جدید مجموعه «قهوه تلخ» در حالی توزیع میشود كه اهالی آن از گذشته به حال میآیند.
به گزارش فارس، سری 25 قهوه تلخ روز سهشنبه 21 تیرماه توزیع میشود و در این قسمت بینندگان شاهد سفر بازیگران مجموعه از دل تاریخ به سال 1390 خواهند بود.
بنا بر این گزارش، آنها پس از خوردن قهوه با همان لباسها، گریم و خصوصیات اخلاقی خودشان در متروی تهران ظاهر میشوند و تقابل آنها با دنیای حاضر داستانهای كمدی و مهیجی را رقم خواهد زد.
البته شنیده میشود كه قرار است پس از توزیع قسمت 25، گروه استراحتی یك ماهه داشته باشند تا بتوانند لوكیشنهای جدید را آماده كنند. برخی منتقدین معتقدند افت كیفی و تكراری شدن داستان مجموعه «قهوه تلخ»، سازندگان آن را مجبور به تغییر در داستان كرده است.
مجموعه «قهوه تلخ» به كارگردانی مهران مدیری ساخته میشود و بازیگرانی نظیر محمدرضا هدایتی، مهران مدیری، عارف لرستانی، برزو ارجمند، الیكا عبدالرزاقی، نادر سلیمانی، فلامك جنیدی، مریم سوری، هادی كاظمی، جواد عزتی و ... ایفای نقش كردهاند.
موضوعات مرتبط: عکس و مطالب جالب ، ،
برچسبها:
موضوعات مرتبط: عکس و مطالب جالب ، ،
برچسبها:
در روستایی در 70 کیلومتری شاهرود گونه ای سیب وجود دارد که از گروه سیب های تابستانی و در اندازه سیب گلاب است. درون این سیب کاملا قرمز است و مزه ای ترش دارد و بیشتر برای تهیه خوراک از آن استفاده می شود.









موضوعات مرتبط: عکس و مطالب جالب ، ،
برچسبها:

شما احتمالا ساعت ها در هفته به گشت و گذار در وب می پردازید. اما آیا تا به حال نخستین وب سایتی که ساخته شده را دیده اید؟ «آقای تیم برنرز لی» خالق وب و کسی بود که نخستین صفحه وب را ساخت.
این صفحه وب بر روی یک کامپیوتر NeXT و در شبکه کامپیوتری اروپایی تحقیقات اتمی CERN قرار داشت.آدرس نخستین صفحه وب این بود:
http://info.cern.ch/hypertext/WWW/TheProject.html
در این صفحه به توضیحاتی در مورد وب و چگونگی ایجاد صفحات وب، پرداخته شدهبود. نخستین صفحه وب در ۶ اگوست ۱۹۹۱ متولد شد. اما تصویری که در پایین میبینید در سال ۱۹۹۲ از این صفحه گرفته شده است. و پیش از آن تصویری از آنگرفته نشده بود.
این صفحه پدر میلیارد ها صفحه وب است که حالا به یکی از مهمترین عوامل تغییر دهنده، در زندگی ما تبدیل شده.
شما در چه سالی وب را ملاقات کردید؟ اولین وب سایتی که دیدید چه بود؟
موضوعات مرتبط: عکس و مطالب جالب ، ،
برچسبها:
همانطوری که در تصویر زیر مشاهده میکنید، نسخه ۱ MS-DOS ویندوز با ۴۱۶ کیلوبایت حافظه خالی اجرا شده است؛ یعنی خیلی کمتر از ۱ مگابایت.
در قدم اول لیستی از برنامههای نصب شده را مشاهده خواهید کرد، مانند: ماشین حساب، ساعت، تقویم، Notepad، برنامه Paint، یک پردازشگر متن اولیه، و همچنین بازی اتللو. اگرچه ویندوز برای ۲۵ سال است که در حال گسترش است، اما برخی برنامهها مانند Paint هنوز در نسخههای جدید ویندوز باقی ماندند.
مایکروسافت میدانست که مردم علاقهمندند بر روی کامپیوترشان بازی داشته باشند. در طول سالیان، امکانات بازی در ویندوز ارتقا یافت. از ۱۹۹۰ بود که کاربران ویندوز توانستند Solitaire را هم بازی کنند.
خبری از وب در سال ۱۹۸۵ نبود، اما ظاهرا ویندوز ۱، یک سری تنظیمات برای مودم در برنامه Terminal داشت.
نخستین نسخه از برنامه Paint که امکانات بسیاری را در اختیار کاربر قرار میداد همراه با ویندوز ۱ معرفی شد.
به نظر میرسد که Notepad، ویرایشگر ساده ویندوز، در طول این سالها تغییر زیادی نکرده است.
اولین نسخه از ویندوز همچنین با Write آمد، پردازشگر متنی که ویژگیهای بیشتری از Notepad در خودش جای داده بود، هرچند که بعدا به نفع Microsoft Word کنار رفت.
ویندوز ۱ اجازه روی هم قرارگیری پنجرهها را نمیداد، اما شما میتوانستید چندین برنامه را در کنار هم مشاهده کنید؛ مانند شکل زیر که هم زمان Paint و برنامه ساعت در کنار هم قرار گرفتهاند. قابلیت روی هم قرارگیری که پیش از این در اختیار کابران مک اپل قرار داشت، بعدا به ویندوز ۲ اضافه شد.
-
موضوعات مرتبط: عکس و مطالب جالب ، ،
برچسبها:
1- کاخ وینزور در انگلستان بزرگترین کاخ مسکونی جهان
2- کاخ ورسای خارج از شهر پاریس دارای 700 اتاق، 2000 پنجره، 5000 قطعه اثاثیه
3- کاخ براسیانو در ایتالیا که محل برگزاری عروسی گران قیمت تام کروز و کتی هولمز بوده است
4-قصر برن که به قصر دراکولا معروف است در ابتدا از آن به عنوان یک دژ دفاعیاستفاده می شد اما از سال 1920 به یک کاخ سلطنتی در رومانی تبدیل شد
5- قصر 900 ساله لیدز واقع بر ساحل رودخانه های لن و کنت از دیرباز مامن خانواده سلطنتی انگلستان بوده است
6- قصر واول در لهستان
7- کاخ هیلبرگ در آلمان که دو بار توسط صاعقه و همچنین توسط دوجنگ جهانی و چند فقره آتش سوزی صدمات شدیدی به آن وارد آمد
8- کاخ سانسوسی در آلمان که یکی از چهار کاخ سلطتنی بزرگ و معروف اروپا است. این کاخ به ورسای آلمانی معروف است.
9- کاخ دانلوس در ایرلند شمالی محل فیلم برداری چند اثر جکی چان بوده و در حال حاضر ویران می باشد
10- براتیسلاوا در اسلوواکی واقع بر ساحل دانوب در سال 1811 سوخته و در 1950 دوباره بازسازی گردید
11- شاتو رامبولیه که کاخ تابستانه رییس جمهور فرانسه است
موضوعات مرتبط: عکس و مطالب جالب ، ،
برچسبها:






موضوعات مرتبط: عکس و مطالب جالب ، ،
برچسبها:
موضوعات مرتبط: عکس و مطالب جالب ، ،
برچسبها:

موضوعات مرتبط: عکس و مطالب جالب ، ،
برچسبها:

مجله فرانسوی لوفیگارو در خبری فاش کرد: شیخه موزه همسر امیر قطر 50 هزار دلار برای خرید لباس زیر از مشهورترین فروشگاه در نیویورک هزینه کرده است. به نوشته این مجله، همسر امیر قطر فقط از فروشگاه های ایجنت پروفکتور در خیابان مدیسون نیویورک که مختص فروش لباس های زیر است، 50 هزار دلار خرید کرده است.
لوفیگارو خاطرنشان کرد، میشل همسر باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا نیز به همین مبلغ در این فروشگاه، خرج کرده است. این خبر درحالی منتشر می شود که باراک اوباما و همسرش همواره در گردشهای تبلیغاتی تلاش می کنند خود را مانند مردم درحال خرید از فروشگاه های عادی و غذا خوردن در رستورانهای معمولی نشان دهند.
موضوعات مرتبط: عکس و مطالب جالب ، ،
برچسبها:
این جوان فلوریدایی در این حادثه از شیشه عقب خودرو به بیرون پرتاب شد و با سر به زمین خورد. از آنجا که در اثر این ضربه استخوان جمجمه (skull) او کاملاً آسیب دیده بود پزشکان مجبور شدند برای نجات جانش نیمی از مغز و استخوانهای جمجمهاش را تخلیه کنند و به این ترتیب این جوان در ظاهر از بالای پیشانی تا وسط سرش دچار فرورفتگی هولناکی شد.
رودیگز تا پیش از این حادثه در مصرف مواد و مشروبات الکلی بسیار افراط میکرد اما این حادثه سبب شد او به یکی از نکوهشکنندگان مواد تبدیل شد. در فیلم ویدئویی جدیدی که از او روی سایتها قرار گرفته او در حالی که سیگاری به لب دارد دیگران را از مصرف مواد منع میکند. این فیلم نه به بخاطر مضامین و صحبتهای رودیگز که به دلیل چهره عجیب و دلهرهآور او تا به حال بازدیدکنندههای زیادی داشته است.
موضوعات مرتبط: عکس و مطالب جالب ، ،
برچسبها:
همسایههای این زن، جسد او را طبق آداب و رسوم چینیها، داخل تابوتی در خانهاش قرار دادند تا دوستان و خانوادهاش برای ادای احترام به منزل او بیایند. اما یك روز قبل از برگزاری مراسم خاكسپاری، بستگان و همسایهها این پیرزن با تابوت خالی روبرو شدند و او را در حالی كه مشغول آشپزی بود، پیدا كردند.
لی كه با تعجب بستگانش مواجه شده بود، گفت: فكر كنم مدت زیادی است كه خواب بودم و غذایی نخوردهام به همین دلیل خواستم تا برای رفع گرسنگی غذا بخورم.
ایران ناز، به گفته پزشكان این پیرزن به «مرگ مصنوعی» مبتلا شده است كه در آن فرد نفس نمیكشد اما بدنش گرم می ماند.
موضوعات مرتبط: عکس و مطالب جالب ، ،
برچسبها:
موضوعات مرتبط: عکس و مطالب جالب ، ،
برچسبها:
موضوعات مرتبط: عکس و مطالب جالب ، ،
برچسبها:

این تصاویر نشان میدهند که چگونه یک عنکبوت، مار را در شبکه خود گرفتار كرده، كشته و آن را به عنوان غذا به تدریج میل میکند. تانیا رابرتسون از کارکنان یک شرکت در آفریقای جنوبی در حالی که مشغول کار بود، گرفتار شدن این مار را در تار عنکبوت مشاهده کرد.
موضوعات مرتبط: عکس و مطالب جالب ، ،
برچسبها:

بخشندگی را باید از آن کودکی آموخت که هر چقدر دلگیر باشد و هر چقدر هم کینه به دل داشته باشد می بخشد، بی آنکه در چهره اش نه اثری از خشم دیده شود و نه کینه. نه کلامی و نه ملامتی، نه سرزنشی و نه زخم زبانی.
موضوعات مرتبط: عکس و مطالب جالب ، ،
برچسبها:
مدير روابط عمومي اورژانس تهران با اعلام خبر سوختگي اعضاي يك خانواده پنج نفره با اسيد گفت: سهلانگاري پدر اين خانواده علت بروز اين حادثه بود.
حسن عباسي در گفتوگو با ايسنا، در تشريح اين خبر با بيان اينكه تكنيسينهاي اورژانس در ساعت 14:43 روز گذشته از طريق دريافت پيام از مركز فوريتهاي 115 در جريان يك فقره اسيدپاشي در خيابان مولوي قرار گرفتند، گفت: با توجه به نوع گزارش دريافتي بلافاصله چند دستگاه آمبولانس براي پوشش درماني اين حادثه به محل اعزام شد.
وي افزود: تكنيسينهاي اورژانس پس از حضور در صحنه حادثه دريافتند كه پنج عضو يك خانواده با اسيد دچار سوختگي شدند كه بلافاصله اقدامات درماني روي اعضاي اين خانواده انجام و اين افراد به بيمارستان شهيد مطهري منتقل شدند.
مدير روابط عمومي اورژانس تهران گفت: تحقيقات اوليه از اعضاي اين خانواده نشان داد كه آنان يك گالن اسيد روي ديوار نگهداري ميكردند كه در لحظه حادثه پدر خانواده از كنار اين ظرف عبور كرده و باعث سقوط اين ظرف حاوي اسيد به درون حياط ميشود.
وي افزود: كودكان پنج ساله، 2/5 و 10 ساله اين خانواده در حياط مشغول بازي بودند كه ظرف اسيد روي آنان سقوط كرده و آنان دچار مصدوميت ميشوند كه در اين لحظه پدر 35 ساله و مادر 27 ساله اين كودكان نيز كه در صدد كمك به آنان بودند، دچار سوختگي ميشوند.
عباسي در پايان افزود: در حال حاضر اعضاي اين خانواده پنج نفره در بيمارستان مطهري بستري هستند.
موضوعات مرتبط: عکس و مطالب جالب ، ،
برچسبها:
موضوعات مرتبط: عکس و مطالب جالب ، ،
برچسبها:
موضوعات مرتبط: عکس و مطالب جالب ، ،
برچسبها:

نوروزی پرور كه فاقد هرگونه امكانات بهداشتی است، افزود: 20 سال پیش زمانی كه در بیمارستان بستری بودم حمام كرده و بعد از آن رنگ حمام را ندیدم. این پیرمرد غارنشین كه پس از 5 سال در تیرماه امسال موهای سرش را كوتاه كرده در این باره اظهار داشت: از آنجا كه هرروز پیاده روی می كنم و به روستاهای پایین دست سرمیزنم و نان و ماست تهیه می كنم به اصرار مردم و بچه ها موهایم را كوتاه كردم و از این بابت بسیار دلخور و ناراحتم.
نوروزی پرور كه به عزیز غارنشین شهرت دارد دارای حافظه خوبی است و تا كلاس پنجم ابتدایی درس خوانده و از 20 سالگی به صورت طبیعی زندگی كرد اما از آن به بعد به جنگل پناه برد و احوالاتش دگرگون شد. وی اشعار زیادی از كتابهای اول تا پنجم ابتدایی را در ذهن خود به خاطر سپرده و آنها را زمزمه میكند.
موضوعات مرتبط: عکس و مطالب جالب ، ،
برچسبها:
|
موضوعات مرتبط: عکس و مطالب جالب ، ،
برچسبها:

او منتظر تولد دوقلوها كه فرزندان نهم و دهم وی هستند است و این در حالی است كه وی به زودی 48 ساله میشود. او یك مادر جانشین است و رحمش را در اختیار زوجهای نابارور قرار میدهد. او 38 ساله و مجرد است و از خودش هیچ فرزندی ندارد.
به گزارش ایران ناز او سال گذشته و در هشتمین بارداری اش به دلیل بیماری سخت نتوانست رختخواب را ترك كند و اكثر ساعات به دلیل سر درد شدید قادر به حركت نبود. وعلیرغم تعهدش برای عدم بارداری دوباره حامله شده است.
خانواده وی به شدت نگران سلامتی جسمانی وی هستند . او به خاطر شرایط سنی اش قادر به بارداری طبیعی نیست و از طریق عمل آی وی اف باردار شده است. او برای هر بارداری 12000 پوند دریافت میكند و تا به حال زندگی مشترك را تجربه نكرده است.
موضوعات مرتبط: عکس و مطالب جالب ، ،
برچسبها:

موضوعات مرتبط: عکس و مطالب جالب ، ،
برچسبها:

در یکی از دلخراش ترین حوادث روزهای اخیر در این منطقه دختر دو ساله ای در حالی در شصت کیلومتری شهر سالم دراین ایالت توسط نیروهای امدادی زنده پیدا شد که اجساد پدر، مادر، برادر بزرگتر و خواهر کوچکترش 16 کیلومتر دورتر ساعاتی قبل دیده شده بود.
آنجل بابکوک زمانیکه گردباد به خانه آنها رسیده درکنار مادرش بوده ولی گردباد به اندازه ای قوی بود که آنها را از هم جدا کرده و به کیلومترها دورتر برده است.
به گزارش ایران ناز آنجل اکنون در بیمارستان در بخش مراقبت های ویژه به سر می برد و امکان زنده ماندن او ضعیف عنوان شده است.
موضوعات مرتبط: عکس و مطالب جالب ، ،
برچسبها:
موضوعات مرتبط: عکس و مطالب جالب ، ،
برچسبها:
موضوعات مرتبط: عکس و مطالب جالب ، ،
برچسبها:
.
زن را به وفايش نه به جمالش
.
دوست را به محبتش نه به کلامش
.
عاشق را به صبرش نه به ادعايش
.
مال را به برکتش نه به مقدارش
.
خانه را به آرامشش نه به اندازه اش
.
اتومبيل را به کاراییش نه به مدلش
.
غذا را به کيفيتش نه به کميتش
.
درس را به استادش نه به سختیش
.
دانشمند را به علمش نه به مدرکش
.
مدير را به عمل کردش نه به جایگاهش
.
نويسنده را به باورهايش نه به تعداد کتابهايش
.
شخص را به انسانيتش نه به ظاهرش
.
دل را به پاکیش نه به صاحبش
.
جسم را به سلامتش نه به لاغریش
.
سخنان را به عمق معنایش نه به گوینده اش

موضوعات مرتبط: عکس و مطالب جالب ، ،
برچسبها:
موضوعات مرتبط: عکس و مطالب جالب ، ،
برچسبها:

دو، سه هفته قبل از عروسی، دغدغه خاطرش اینه که: من چی بپوشم؟! توی این مدت هر روز یا دو روز یه بار «پرو» لباس داره…
ممکنه به نتایجی برسه یا نرسه! آخر سر هم می ره لباس می خره!
بعد از اینکه لباس مورد نظر رو انتخاب کرد… حالا متناسب رنگ لباس، آرایش صورتش رو تعیین می کنه… اگر هم توی این مدت قبل از مهمونی، چیزی از لوازم آرایش کم داره رو تهیه می کنه… حتی مدل مویی که اون روز می خواد داشته باشه رو تعیین می کنه…
البته سعی می کنه با رژیم غذایی سفت و سخت تناسب اندامش حفظ بکنه…
یه رژیمی هم برای پوست اش می گیره…! مثل پرهیز از خوردن غذاهای گرم!
ماسک های زیادی هم می زاره، از شیر و تخم مرغ و هویج و خیار و توت فرنگی و گوجه فرنگی (اینا دستور غذا نیستا!) گرفته تا لیموترش
خوب، روز موعد فرا می رسه!
ساعت 8 صبح از خواب بیدار می شه (انگار که یه قرار مهم داره) بعد از خوردن صبحانه، می پره تو حموم… بالاخره ساعت 10 تا 10:30 می یاد بیرون… (البته ممکنه یه بار هم تو حموم ماسک بزاره… که تا ساعت 11 در حمام تشریف دره!)
بعد از ناهار…!
لباس می پوشه می ره آرایشگاه، چون چند روز قبلش زنگ زده و وقت آرایشگاه گرفته برای ساعت 1:30 بعدازظهر…
توی آرایشگاه کلی نظرخواهی می کنه از اینو اون که چی کار بهترتره، هرچی هم ژورنال زیبایی هست رو می گرده آخر سر هم خود آرایشگر به داد طرف می رسه و یه مدل بهش پیشنهاد می کنه و اونم قبول می کنه!!
ساعت 3 می رسه خونه…
بعد از پوشیدن لباس که خیلی محتاطانه صورت می گیره (که مدل موهاش خراب نشه) یه عکس یادگاری می گیره که بعدا به نامزد آینده اش نشون بده!!
ساعت 8 عروسی شروع می شه… یه جوری راه می افته که نیم ساعت زودتر اونجا باشه!!
عروسی رفتن آقا پسرها
اگر دو، سه هفته قبل بهشون بگی یا دو، سه ساعت قبل هیچ فرقی نمی کنه!!
روز عروسی، ساعت 12 ظهر از خواب بیدار می شه… خیلی خونسرد و ریلکس! صبحانه خورده و تمام برنامه های تلویزیون رو می بینه!
ساعت 6 بعدازظهر، اون هم حتما با تغییر جو خونه که همه دارن حاضر می شن یادش می افته که بعله.. عروسی دعوتیم…!
بعد از خبردارشدن انگار که برق گرفته باشتش…! می پره تو حموم…
توی حموم از هولش، صورتشم می بره…! (بستگی به عمق بریدن داره، ممکنه مجبور بشه با همون چسب زخم بره عروسی!)
صورتش رو اصلاح کرده، نکرده (نصف بیشتر موهارو تو صورتش جا می زاره!!) از حموم می یاد بیرون…
ساعت 6:30 بعد از ظهره… هنوز تصمیم نگرفته چه تیپی بزنه،رسمی باشه یا اسپرت…!
تازه یادش می افته که پیرهنش رو که الان خیلی به اون شلوارش می یابد اتو نکرده! شلوارشم که نگاه می کنه می بینه چند روز پیش درزش پاره شده بوده و یادش رفته بوده که بگه بدوزن..!!
کلی فحش و بده و بیراه به همه می ده که چرا بهش اهمیت نمی دن و پیراهنش که توی کمد لباساش بوده رو پیدا نکردن و اتو نکردن و چرا از علم غیبشون استفاده نکردن که بدونن شلوارش نیاز به دوختن داره…!
خلاصه… بالاخره یه لباس مناسب با کلی هول هول کردن پیدا می کنند و می پوشه (البته اگر نیاز بود که حتما به کمد لباس پدر و برادر هم دستبرد می زنه!!)
ساعت 8 شب عروسی شروع می شه، ساعت 9:30 شب به شام عروسی می رسه..! البته اگر از عجله زیادش، توی راه تصادف نکرده باشه دیرتر از این به عروسی نمی رسه
موضوعات مرتبط: عکس و مطالب جالب ، ،
برچسبها:

به گزارش
سوزان میگوید همسرش بهترین مرد دنیاست و زمانیکه نامزد بودند برای اینکه هر صبح یادداشت عاشقانه ای برای او روی شیشه ماشینش بگذارد مسیری 20 دقیقه ای را طی میکرده . او میگوید خیلی احساس خوشبختی میکند و امکان ندارد جایی بتواند این خوشبختی را با کس دیگری تجربه کند.
اگرچه به عقیده خیلی ها این ازدواجها هزینه زیادی برای این زوج به دنبال داشته است اما خود آنها معتقدند این عشق ارزش این پول را دارد.
موضوعات مرتبط: عکس و مطالب جالب ، ،
برچسبها:

او اکنون 16 سال دارد و این روزها مشغول انجام آخرین مراحل تمرین های سخت خود زیر نظر مربیانش در مرکز کانمینگ در استان یونان است تا بتواند پس از سالها سختی طعم خوش رسیدن به رؤیای خود و برنده شدن را بچشد؛ هر چند همه کسانی که عکسهای او را از سه سالگی تاکنون مرور میکنند همین حالا او را یک برنده واقعی در رقابت زندگی میدانند.
تصادف نفرین شده
به گزارش ایران ناز کویان هونجیان در سال 2000 و زمانی که تنها 3 سال داشت تصادف وحشتناکی در محل زندگی خود کرد. پزشکان برای نجات جان این دختر، مجبور شدند هر دو پای او را به طور کامل قطع کنند. پدر و مادر فقیر این دختر که در منطقه ژوانگژای چین زندگی میکنند اما نمیتوانستند هزینه خرید یک پروتز مدرن را بپردازند. با وجود فقر اما این دختر 3 ساله تسلیم حادثهای که برایش پیش آمده بود نشد و نیمی از یک توپ بسکتبال و دو دسته چوبی تبدیل به پروتز این دختر شدند.
کویان هونجیان با همین توپ بسکتبال با دوستانش بازی کرد،به مدرسه رفت و کارهای روزانهاش را انجام داد. زندگی سخت و عجیب او خیلی زود از او یک چهره مشهور ساخت و پس از مدتی عکسهایش از روستای دورافتاده محل زندگیاش به به رسانههای جهان رسید و باعث تعجب و درس گرفتن آدمهای سالمی شد که هر روز بخت بد خودشان را نفرین میکردند!
با انتشار عکسهای این دختر و پس از 5 سال زندگی او با نیمه یک توپ بسکتبال مقامهای دولت چین به فکر افتادند تا پروتز مدرن او را فراهم کنند. این دختر پس از مدتی به مرکز تحقیقات توانبخشی پکن رفت و پس از چندین ماه بستری شدن و تمرین توانست به پاهای مصنوعی ویژه خود عادت کند. با وجود این کویان هونجیان هنوز میگوید آن توپ بسکتبال و دستههای چوبی را به پروتز مدرنش ترجیح میدهد.
2 هزار متر شنا در روز
کویان هونجیان اما از همان زمان یک رؤیای مهم داشت: شرکت در مسابقات پارالمپیک. او که رشته ورزشی مورد علاقهاش شنا بود هر روز برای دیدن تمرینهای شنا به استخری در نزدیکی محل زندگیاش میرفت. پس از مدتی او با یک مربی شنای ویژه معلولان به نام ژانگ هونجو آشنا شد. این مربی در مرحله اول با وجود اصرارهای کویان قبول نمیکرد که به این دختر آموزش شنا دهد.
به نظر این مربی نداشتن هر دو پا، هیچ امیدی را برای موفق شدن این دختر در رشته شنا باقی نمیگذاشت چون او نمیتوانست تعادل خود را در داخل آب حفظ کند. کویان هونجیان اما باز هم به جای ناامید شدن برای موفقیت در رشته شنا تمرینهای سختش را شروع کرد و 2 هزار متر شنا در روز را در برنامهاش قرار داد. خیلی زود ژانگ هونجو،فهمید با ورزشکاری متفاوت سر و کار دارد که با اراده آهنیناش میتواند هر مشکلی را از سر راه بردارد.
مربیهای چینی خیلی رک و صریح به او گفتند که رسیدن به رؤیای شرکت در مسابقات المپیک برای او سختتر از هر آدمی خواهد بود. تمرینهای سخت هر روز و هر روز برای او تکرار میشدند اما کسی نمیتوانست خستگی را در چهره این دختر ببیند.
هدف: مدال طلا
ایران ناز، کمتر از 6 ماه دیگر مسابقات پارالمپیک لندن برگزار میشود. در ماه آگوست و پس از برگزاری مسابقات المپیک بالاخره کویان هونجیان میتواند پس از چند سال آموزش و تمرین شرکت در مهمترین رقابت ورزشکاران معلول تجربه کند.
موضوعات مرتبط: عکس و مطالب جالب ، ،
برچسبها:
بازگشت به زندگی این زن در اوج ناباوری خانواده و پزشکانش باعث شگفتی آنان شد. پزشکان این بیمار پس از انجام اقدامات پزشکی به خانواده لورنا اعلام کردند که بیمارشان فوت کرده و اکنون با کمک دستگاه زنده است.
پسر و سه دختر این زن، که هنگام وداع پدرشان بالای سر او ایستاده بودند، گفتند: با وجود اینکه 45 دقیقه از زمان اعلام فوت مادرمان گذشته بود به یکباره متوجه شدیم که رنگ صورتش تغییر کرد و پلکهایش تکان خورد.
ایران ناز، پزشکان لورنا با بیان اینکه شرایط او نادر است، پس از به هوش آمدن لورنا آزمایشات و عکسبرداریهای لازم را انجام داده و اعلام کردند که وضعیت او روبه بهبود است و آسیبی به مغزش نیز وارد نشده است.
موضوعات مرتبط: عکس و مطالب جالب ، ،
برچسبها:

نام این کودک ساشا است این نام هم برای دخترها و هم برای پسرها استفاده میشود. رنگ اتاقش زرد است که رنگی خنثی است. او هم لباس دخترانه و هم پسرانه میپوشد و با اسباب بازیهای هردو جنس بازی میکند پدر و مادرش حتی وی را با نام بچه صدا میکردند تا معلوم نشود وی دختر است یا پسر.
به گزارش ایران ناز حالا این کودک 5 ساله شده و باید به مدرسه برود و بالاخره زمانی رسید که باید جنسیت وی مشخص شود. او یک پسر است اما هنوز هم در مدرسه گاهی لباس دخترانه و گاهی پسرانه می پوشد. خانواده وی گفته اند دوست دارند او با توجه به ذات خودش و فارغ از عوامل محیطی رشد کند و استعدادهای خود را نشان دهد.
موضوعات مرتبط: عکس و مطالب جالب ، ،
برچسبها:













































